نفرت بلند ترین قله عشق

آخرین مطالب

امکانات وب

خیلی وقته دیگه نیستی

خیلی وقته دیگه نیستی دلم آروم نمیگیرهیاد اون روزا که آسون از خیال من نمیرهلبای همیشه خندون اون قدیما تو زمستوناز ملخ می ترسیدی تو وقتی که میشد تابستونبازی های بچه گونه سادگی های زمونهچقدر غروب قشنگ بود هنوزم یادت می مونهآخه سید روزگاره مثل خاک و مثل آبهمیگی دنیا خیلی بد نیست من میگم مثل سرابهمنو می کنی ملامت همیشه توی کلامتبی خیال بی خیال باش گلی بابا به جمالت + نوشته شده در سه شنبه بیست و یکم اردیبهشت ۱۴۰۰ ساعت 3:59 توسط آزاد و بی عشق | نفرت بلند ترین قله عشق...ادامه مطلب

ما را در سایت نفرت بلند ترین قله عشق دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : asheghivakoorio بازدید : 77 تاريخ : دوشنبه 25 بهمن 1400 ساعت: 10:22

زنان بی حجاب به بهشت می روند...؟

زنان بی حجاب به بهشت می روند...؟ یه صدف خانمی در قسمت فریاد پروفایلش نوشته بود: زنان بی حجاب هم به بهشت می روند...اول مثل بقیه وقت هام که دنبال یه همدم می گشتم رفتم تا باهاش سلام علیکی بکنم و ...کم کم وجدانم خارید و نتونستم پای انصافم رو روی حقی که میشناختم بذارم! پس در همون اتاق گفتگو براش نوش نفرت بلند ترین قله عشق...ادامه مطلب

ما را در سایت نفرت بلند ترین قله عشق دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : asheghivakoorio بازدید : 127 تاريخ : جمعه 16 تير 1396 ساعت: 6:32

در مذمت دوستی با زنان متاهل...

آنکه با مردش ندارد راستی... یار من چی شد از او دل خواستی...؟ آنکه را جانت فدایش ساختی... عقل و هوشت را به پایش باختی...! از وفای او توقع داشتی...؟ او که با مردش ندارد راستی...! یار من راهت جدا گشته ز من ... این همان راه است که خود میخواستی...! نفرت بلند ترین قله عشق...ادامه مطلب

ما را در سایت نفرت بلند ترین قله عشق دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : asheghivakoorio بازدید : 136 تاريخ : جمعه 26 شهريور 1395 ساعت: 12:19

رفتیم اما شاید بازگشتی بهتر...

تصمیم گرفتم مسیر جدیدی را پیش رو بگیرم... مسیری که حد اقل هاش تکرار حد اکثرهای الان من نباشه... تصمیم گرفتم این بار دیگه واقعا مصمم باشم ... بزرگ ترین اشتباه من بدون هیچ مبالغه ای؛ کم رنگ شدن هدف خلقت خداوند از من در تفکرات متمایل شده ی دنیا زده ام بود... اعتیاد شنیده بودیم خماری و نئشگی دیده بودیم اما این قدر پوچی و ذلت ندیده بودیم... اینترنت رو میگم عجب افیون خانمان سوزیه...! چشاتو باز می کنی می بینی خیلی وقته از زندگی خودت هم عقب افتادی اما می گفتن با نت میشه مترقی شد و با زورش به سمت روز جلو رفت... خدا کمک کرد به قول قدیمی ها هنداد کردیم و تصمیم گرفتیم از این نفرت بلند ترین قله عشق...ادامه مطلب

ما را در سایت نفرت بلند ترین قله عشق دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : asheghivakoorio بازدید : 210 تاريخ : جمعه 26 شهريور 1395 ساعت: 12:19

بد نشد...

به نام آنکه بعد از هر سختی , سهلی قرار داده است و بعد از هر عسری , یسری مقدر نموده است... تا زنده هستی امید برای زندگانی باقی است... اگر دست ما نیست غصه اش را نیز نخواهیم خورد... تمامی سراشیب های دنیا بعد از خود سرازیرهایی ذخیره کرده اند... بلند ترین کوه ها نیز از تابیدن آفتاب بر دره های عمیق جلوگیری نخواهند کرد... اگر به بدترین ها فکر می کردیم بدترین هایمان یک بد معمولی بیشتر نبود... هرچقدر هم ثروتمند باشی... شکمت که سیر شود دیگر نخواهی خورد... هر کوپه خاکی خبر از گودی زمینی می دهد و هر ثروتی خبر از فقری... کویر هم که باشی باز سهمی از باران خواهی داشت... پس خود باختن , نفرت بلند ترین قله عشق...ادامه مطلب

ما را در سایت نفرت بلند ترین قله عشق دنبال می کنید

برچسب : fka twigs,f ka rashifal, نویسنده : asheghivakoorio بازدید : 230 تاريخ : جمعه 26 شهريور 1395 ساعت: 12:19

عنوان ندارد...

یادش بخیر کودکی هایمان با همه آرزوهای محال و غیر ممکنش... تنها چیزی که در آن رویاهای بچگانه برای رسیدین به آرزوها لازم بود ،گذشت زمان بود و رقص های پی در پی بابا فیروز... از گذشت زمان سال ها می گذرد اما آرزوهایمان هرگز بر آورده نشد... بزرگتر که شدیم همگی فهمیدیم که چراغ جادو یک دورغ شیرین و دوست داشتنی بیشتر نبوده است و مال و ثروت تنها جادوی زمانه ما بود... نا امید بودن را دوست ندارم اما او دست رفاقتش را هر روز بیشتر می فشارد... امسال و پارسال اگر یکی نباشد یکی از دیگری بدتر است... لعنت به سادگی کودکی هایم... لعنت به آرزوهایی که دنیای نا ممکنم را نقاشی می کرد... ل نفرت بلند ترین قله عشق...ادامه مطلب

ما را در سایت نفرت بلند ترین قله عشق دنبال می کنید

برچسب : عنوان ندارد,این وبلاگ عنوان ندارد, نویسنده : asheghivakoorio بازدید : 136 تاريخ : جمعه 26 شهريور 1395 ساعت: 12:19

پرویی مایمان از همه بیش ای خالق جهان و پس و پیش

به نام تو... تو که همیشه بر گناهان نه چندان محدود من صبور هستی و از توبه های گاه و بیگاهم خشنود! دیر زمانی است که خون این دل رنگ خویش می بازد و چشمه شور دیدگانم را پر آب می نماید! از تو چه گله ای توانم داشتن؟ آن قدر که سالم باشم و روی پاهایم ایستاده باشم هزاران شکر و هزاران حمد... بدی ها هر چه هست همه اش از من است از منِ من... و خوبی ها هر چه بوده و باشد همه از تو است از توی تو معبود من ... سرکشی های بنده ات را ببخشای و از حق کشی هایی که در حقم روا داشته اند هیچ گاه مگذر... زیرا احقاق حق حقیر ، جز تو برای کسی میسر نگردد... از سر هیچ یک از تمام کسانی که به بهانه های دنیا پر نفرت بلند ترین قله عشق...ادامه مطلب

ما را در سایت نفرت بلند ترین قله عشق دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : asheghivakoorio بازدید : 160 تاريخ : جمعه 26 شهريور 1395 ساعت: 12:19

چه کند دیده اگر صبر ندارد چه کند؟

چه کند دیده اگر صبرندارد چه کند؟ چه کند بنده اگر فقر ببارد چه کند؟ چه کند خاک ز داغی بیابان چه کند؟ چه کند منتظر نم نم باران چه کند؟ چه کند دره اگر کوه سوارش باشد؟ چه کند ذره چو خورشید کنارش باشد؟ چه کند ساده اگر حلیه گران حلیه کنند؟ چه کند مرد اگر قوم زنان پیله کنند؟ چه کند عاشق دل خسته و نالان چه کند؟ چه کند مانده به ره ،‌رفتن یاران چه کند؟ چه کند آنکه غریب است ز تاریکی شهر؟ چه کند قطره تبعید شده ا زدل ابر؟ چه کند چشم اگر مِژده اشکی نرسد؟ چه کند تشنه اگر ساقی و مشکی نرسد؟ چه کند بلبل غمدیده اگر گل برود؟ چه کند شمع چو پروانه سراغش نرود؟ چه کند بنده اگر فقر نفرت بلند ترین قله عشق...ادامه مطلب

ما را در سایت نفرت بلند ترین قله عشق دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : asheghivakoorio بازدید : 219 تاريخ : جمعه 26 شهريور 1395 ساعت: 12:19